سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اوج دانش، بردباری است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :73
بازدید دیروز :0
کل بازدید :47162
تعداد کل یاداشته ها : 60
103/9/28
7:26 ع
موسیقی

داستان غمگین   داستان غم انگیز قرار

نشسته بودم
رو نیم‌کتِ پارک، کلاغ‌ها را می‌شمردم تا بیاید. سنگ می‌انداختم بهشان. می‌پریدند،
دورتر می‌نشستند. کمی بعد دوباره برمی‌گشتند، جلوم رژه می‌رفتند. ساعت از وقتِ قرار گذشت. نیامد. نگران،
کلافه، عصبی‌ شدم. شاخه‌گلی که دستم بود سَرْ خَم کرده داشت می‌پژمرد.

طاقتم طاق شد. از جام بلند شدم ناراحتیم را خالی کردم سرِ کلاغ‌ها.


جهت خواندن بقیه داستان به ادامه مطلب مراجعه کنید...